شهید: کرامت الله ابراهیم پور
فرزند: یونس
متولد: 1341
محل تولد: کازرون
تاریخ شهادت: 1367/04/04
محل شهادت: جزیره مجنون
عضویت: بسیج
محل دفن: کازرون گلستان شهدا (امام زاده سید محمد نوربخش)
توضیحات: این شهید والامقام در منطقه عملیاتی جزیره مجنون به شهادت رسیده است.
بسم رب الشهداء و الصديقين
زندگينامه شهيد کرامت الله ابراهيم پور . شهيد کرامت الله ابراهيم پور در تاريخ 10/5/1341 در روستاي عبدوئي از توابع کازرون در يک خانواده مذهبي و مؤمن چشم به جهان گشود . پدرش نظامي و درجه دار ژاندارمري بود زماني که شهيد در سن هفت سالگي بودند پدرش بر اثر واژگون شدن ماشين جيپي که در آن بود کشته مي شود و شهيد يتيم مي شود . دوره ابتدايي را در روستاي عبدوئي به پايان رسانيد و به علت نبودن مدرسه راهنمايي در روستا به کازرون مي آمد و دوره دبيرستان با نمرات عالي سپري نمود روزهاي تعطيل مشغول به کارگري بود تا بتواند کمبود پدر را جبران کند در حين تحصيل تصادف کرده و مدت 2 ماه در بيمارستان نمازي شيراز بستري بود . تا اين که دفترچه خدمت سربازي را گرفت و به خدمت رفت دوران آموزشي خود را در کرمان گذراند و بعد از تقسيم شدن مستقيم به شلمچه اعزام شد و دو سال سربازي را در جبهه شلمچه با زخمي شدن و شيميايي شدن به پايان رساند بعد از آن دوران تربيت معلم در جهرم سپري کرد در اين حين به جبهه رفت و در عمليات فاو شرکت نمود و پيروز شدند و بعد از آن در روستاي عبدوئي به شغل شريف معلمي مشغول شد و در همان جا پايگاه مقاومت تشکيل داد و تعداد بسياري از جوانان را آموزش مي داد و شب ها رزم شبانه انجام مي داد و تعدادي از همين جوانان را به جبهه فرستاد . در سال 1367 در لشکر 19 فجر مشغول نبرد بود که بر اثر تک دشمن در شلمچه و تعداد هم شهيد شدند بعد از آن به جزيره مجنون رفت در آن جا هم تک تيرانداز بود هم مسئول آبرساني نيروهاي بعثي عراق حملات خود را گسترده تر کردند و در مورخه 4/4/1367 ساعت 30/3 شب هنگام جزيره مجنون را بمباران شيميايي کردند و موقع عقب نشيني نيروهاي خودي عقب نشيني نکرد و برگشت و ماشين آبرساني را با خود بياورد که به دست دشمن نيفتد و در حين آوردن به وسيله دشمن مورد اصابت گلوله قرار گرفت و شيمياي هم شده بود که ديگر کسي از او خبري نداشت و مفقودالاثر شد و به آرزوي ديرينه خود رسيد . روحش شاد و يادش گرامي باد .
وصیتنامه شهید کرامت الله ابراهیم پور
بسم الله الرحمن الرحيم
” ان الذين آمنوا و الذين هاجروا و جاهدوا في سبيل الله اولئک يرجون رحمت الله و لله غفور رحيم ” آنان که اسلام را پذيرفتند و از وطن خود هجرت نموده در راه خدا جهاد کردند اينان اميدوار و منتظر رحمت خدا باشند که خدا بر آن ها بخشاينده و مهربان است .
خداوند مي فرمايد حکم جهاد براي شما مقدر گرديد و حال آن که بر شما ناگوار و مکروه است ليکن چه بسيار شود که چيزي را شما ناگوار شماريد ولي به حقيقت خير و صلاح شما در آن بوده و چه بسيار شود که دوستدار چيزي هستيد و در واقع شر و فساد شما در آن است و خداوند به مصالح امور داناست و شما نادانيد. اگر به شما آسيبي رسيد به دشمنان شما نيز شکست و آسيبي سخت رسيد چنان که آن ها مقاومت کردند شما نيز بايد مقاومت کنيد اين روزها را به اختلاف ميان خلايق مي گردانيم که مقام اهل ايمان به امتحان معلوم شود تا از شما مؤمنان هر که ثابت در دين است مانند علي (ع) گواه ديگران کند و خداوند ستمکاران را دوست ندارد. هدف من از رفتن به جبهه در وهله اول رضاي و خشنودي خداوند سبحان است و سپس پاسخ گفتن به نداي امام عزيزمان اين حسين زمان که با رهبري خويش ما را به وادي ايمان هدايت فرمودند من با وجودي که 18 ماه از خدمت سربازي خود را در جبهه گذرانيده بودم بارها خواستم بروم ولي شرايط مساعد نبود و هم اکنون مي روم که به کاروان اباعبدالله بپيوندم باشد که زيارت کربلا نصيبمان گردد . 8/10/1364 والسلام .