دهقانی سعید

سردار شهید: سعید دهقانی

فرزند: حاج الله کرم

تاریخ تولد: 1343

محل تولد : بورکی

تاریخ شهادت : 18/11/1361

محل شهادت : منطقه عملیاتی والفجر

محل دفن: کازرون – بورکی

زندگینامه شهید:

شهید سعید دهقانی در اذان ظهر روز جمعه 16 بهمن سال 1343 در شهر خون وحماسه آبادان به دنیا آمد،نامش را سعید نهادند ، چه اسم با سعادتی ، در اذان به دنیا آمدن . دوران کودکی را مانند  دیگر کودکان در آغوش مادری مهربان و در کنار پدری زحمتکش سپری کرد . در سن 5 سالگی به کلاس آمادگی رفت و در سن 6 سالگی پا به دبستان گذاشت . روزها را در مدرسه و غالباً شب ها را در مسجد می گذراند . تابستان ها را مشغول کار می شد . پیام امام را به جان می خرید . بعد از پیروزی این انقلاب الهی تقریباً تمام وقت خود را در مسجد بود و از انجام هیچ کاری فرو گذار نبود .تا اینکه جنگ تحمیلی آغاز شد . در چند ماه اول جنگ کارش را به طور رسمی در بسیج آغاز کرد و با شجاعت تمام در عملیات های جبهه های آبادان-کارون و بیت المقدس ، شرکت کرد . در اولین مرحله عملیات بیت المقدس 11/2/60 در کارون از ناحیه ران مورد ترکش خمپاره قرار گرفت . همچنین در عملیات های دیگری که شرکت کرد ، رمضان ،کوشک و مدتی در کنار اروند با سرافرازی خدمت نمود. به علت علاقه زیادی که به سپاه پاسداران داشت به عضویت سپاه پاسداران در آمد . و در زره سپاه مشغول خدمت شد . او از بهترین رانندگان تانک و نفر بر بود و در تعمیر تانکها نیز مهارت داشت .

رانندگی یکی از تانکهای جنگی زرهی سپاه پاسداران را به عهده گرفت . تا اینکه در نیمه شب 18/11/61 در عملیات والفجر در طلوع فجر صادق با رمز الله جزء شهدای اول این عملیات قرار گرفت و موفق به لقای پروردگار و خالق و معبودش گشت . از خصوصیات بارز شهید که می توان به آنها اشاره کرد : فردی راز نگهدار بود و به هیچ وضع اسرار را فاش نمی کرد . پیرو اهل بیت علیه السلام بود و به مستضعفین کمک می کرد .

روحش شاد ، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

وصیت نامه شهید:

السلام علی الحسین- السلام علیک یا ابا عبدا…- السلام علیک یا ثارا… وَابنَ ثاره

سلام بر حسین، سلام بر حسینی که آزاده مردی و شیرمردی و این عشق به شهادت را در قلب جوانان با ایمان ما نهاد و درس آزادگی و درس قیام و خون و شهادت را به ملت مسلمان ما داد. الحمدالله که خداوند بر من منت نهاد و مرا از جمله شهدا قرار داد و توفیق شهادت به این بندۀ گناهکارش داد. امیدوارم که خداوند متعال تمام گناهان مرا ببخشد و برادران دینی و دوستانم هم اگر از من به آنها اذیت و آزاری و بدی رسیده بود امیدوارم که آنها هم مرا ببخشند و از خدا بخواهند که من یک شهید واقعی شده باشم و از پدر و مادر عزیزم می خواهم که مرا حلال کنند و از این راهی که من آمدم و برادرانم هم آمدند راضی و خشنود باشند و یک تقاضا دارم خواهش می کنم برای من لباس سیاه نپوشید من نمی گویم گریه نکنید ولی لباس سیاه برای من نپوشید و خوشحال باشید که یک پسرتان در راه خدا کشته شد و خوشحال باشید که هم اکنون جزو خانوادۀ محترم شهدا قرار گرفته اید که امام هم چقدر راجع به خانوادۀ شهدا سخن گفته اند.

مقدار پول و کتاب و از این قبیل چیزها که دارم برای خانواده ام ولی اگر دوستانم خواستند به آنها بدهید.

من 29 روز روزه قضا دارم که اگر توانستید آن را بگیرید و اگر نتوانستید از آن مقدار پول بجای روزه ام بدهید و خواهش می کنم خواهر بزرگم را فراموش نکنید و کمکش کنید تا موفق شود درسهایش را تمام کرده و به اسلام و مسلمین خدمت کند.

در آخر برادران و خواهران و ملت ایران قدر این رهبر کبیر انقلاب را بدانید با اینکه شهدا زیاد گفته اند باز هم من می گویم قدر این رهبر را بدانید که اگر قدر ندانید و شکرگزار نباشید ضرر کرده اید. برادران این اختلافات را از بین خود بردارید شما دارید برای خدا کار می کنید، اجر خودتان را ضایع نکنید این دنیا آزمایشگاهی بیش نیست، این دنیا فانی است همه چیز نابود شدنی است و فقط آنی می ماند که باید بماند و آن هم رب العالمین است.

برادران مواظب باشید هر کاری که می کنید نیتتان خدا باشد و همۀ اعمال برای رضای خداوند بزرگ باشد، برادران نماز را سبک نشمارید، می دانم خیلی شنیده اید ولی باز از این بندۀ خدا بشنوید فردای قیامت اگر نمازتان قبول شد دیگر اعمالتان هم قبول می شود ولی اگر نمازتان قبول نشد دیگر اعمال هم قبول نخواهد شد دیگر حرفی ندارم دعا برای امام یادتان نرود. موفق و مؤیّد و منصور باشید.

وَالسَّلامُ عَلی مَنِ التَّبَعَ الهُدی

وصیتنامۀ اینجانب حقیر و ضعیف در برابر خدا «سعید دهقانی»

مطالب مرتبط

برچسب ها